قرآن قطب نمای تولید علوم انسانی اسلامی است

خبرگزاری شبستان: استاد دانشگاه کاشان تصریح کرد: می توانیم از قرآن کریم به عنوان مبنا و تبیین کننده مسیر و جهت نمای دستیابی به علوم گوناگون استفاده نماییم ولی در جزئیات و رسیدن به اجزای مختلف علوم باید تحقیق و مطالعه و ممارست داشت.

به گزارش گروه اندیشه خبرگزاری شبستان به نقل از طلیعه، بررسی رویکرد قرآن کریم در برابر یافته‌های علمی بشری و تحلیل چگونگی تناسب یابی این یافته ها و دست آوردها با تعالیم و منویات قرآن کریم و همچنین چگونگی استحصال جزئیات و مختصات علوم مختلف از بطن و کنه قرآن ما را بر آن داشت تا با دکتر مصطفی عباسی مقدم، مشاور معاون قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و استاد دانشگاه کاشان گفتگویی ترتیب دهیم که ماحصل آن را در ادامه می خوانید:

 

استاد! بفرمایید رویکرد قرآن کریم در مواجه با دست آوردهای علمی بشر و علوم جدید چگونه است؟ آیا قرآن کریم یافته های بشری و علمی بشر را برای سعادت و تعالی تایید می نماید؟

نگاه قرآن کریم به دانش و دست آوردهای علمی بشر،نگاهی واقع بینانه ونگاهی حقیقت محور است. قرآن کریم، علوم بشری و شهودی را نفی نمی کند و اگر این دست آوردها منطبق بر واقعیت نیز باشند، قرآن کریم آن را تایید هم می نماید. قرآن کریم مشتمل بر حقایق علمی است که به عنوان نمونه هایی از قدرت خداوند و نظم و هماهنگی بین اجزای جهان از جانب خداوند بیان شده است. بنابراین رویکرد قرآن کریم در مواجه با علم و مبانی علوم هماهنگی و تأیید است.

این تأیید در صورتی واقع خواهد شد که این یافته ها برخلاف واقع و بر اثرهواهای نفسانی نباشند. در این باب و به عنوان نمونه در مسائل فقهی و دینی و اخلاقی ما مبنای صحت و سقم اعمال و کردار یقین و قطعیت یافتن عینی است. قرآن کریم هیچ گاه بر جهالت و تاریکی و ناراستی صحه نگذاشته است. قرآن کریم همواره سعی دارد، انسان را از جهل و تاریکی به نور و روشنایی و سعادت هدایت نماید. مسئله مورد بحث در این باب، این است که با دست آوردهای بشری و علمی بشر، چگونه باید برخورد کرد.

 

علوم بشری گاهی در جهت رفاه و آسایش انسان گام بر می دارد که در چنین موضعی قرآن نیز با رفاه و آسایش انسان موافق و همراه است و لذا از یافته ها و تکنولوژی های جدید استقبال می نماید. قرآن استعداد انسان را بسیار بالا توصیف می کند و غایت آن را بیشتر از هرچه که موجود است و به دست آورده می داند. اصولاً انتظار قرآن کریم از انسان تعقل و تدبر و تفکر در تمامی موجودات و مخلوقات و نظام هستی است تا با مشاهدات و دریافت های جدید زوایا و مغفولات جهان هستی را کشف و دریافت نماید. این رویکرد چه در آیات آفاقی و چه در آیات انفسی و چه در آیات قرآنی تأکید و سفارش شده است.

 

علوم جدید داعیه نظریه پردازی های علمی با تایید مشاهدات عینی را دارد و علوم قدیم معتقد به ارائه علم توسط وحی و از جانب یک منبع حکیم را دارد، آیا از قرآن کریم گزاره های علمی مانند هنر و روانشناسی و جامعه شناسی و مردم شناسی قابل دریافت است؟

 

از دیدگاه قرآن کریم منبع شناخت و دریافت علم و علوم فقط وحی و دریافت های وحیانی نیست. در این باب عقل و حس و تفکر عقلانی نیز، قطعاً تاثیرگذار خواهد بود. در این مسئله امکان دارد که بعضی از محققین و اندیشمندان پیشرفت و دست یابی به علوم جدید و نوین را فقط منوط به دریافت های شهودی و حسی و نتایج آزمایشگاهی بدانند که این مسئله مورد تایید و تصدیق قرآن نیست.

 

قرآن کریم تعالی و رسیدن به علوم نوین و جدید را هم منوط به شهود و دریافت های حسی و عینی می داند و هم منوط به استفاده از منابع وحیانی و الهی، نکته قابل توجه در این مقوله این است که از منظر قرآن کریم، بهترین، استوارترین و معتبرترین راه و مسیر رسیدن به علوم کامله، منابع وحیانی و الهی است چون این گزاره ها متصل به خداوند قادر و توانایی است که نه اشتباه می کند و نه اشتباه و شبه در او نفوذ دارد. اگرانسان ها در مکاشفات و دست یافت های خود دچار اشتباه و نقصان می شوند، قطعاً خداوند از این کاستی ها و نواقص بری و برکنار است. تفاوت اندیشه قرآنی و اندیشه غربی نیز دقیقاً در همین نکته است. آنها علم را منوط به قطعیت یافتگی می دانند و ما علم را هم منوط به عقل و شهود می دانیم و هم منوط به تایید و تصدیق الهی و وحیانی.

 

در باب پاسخگویی به مسائل جزئی، رویکرد قرآن کریم چگونه است؟

 

مسئله بعدی در باب مواجه با قرآن کریم در این است که ما برای دریافت و پاسخ گویی به نیازهای مان مانند مسائل گوناگون چگونه باید با قرآن مواجه شویم. این تعبیر درست است که قرآن کریم کتاب علم و فلسفه و حقوق و انسان شناسی و دیگر علوم است اما فقط کتابی بر مبنای علم نیست که بخواهد تمامی مسائل علمی را برای ما بازگو نماید.

 

ماموریت اصلی قرآن کریم هدایت و راهنمایی جهت اعتلا و سعادت است. مأموریت قرآن کریم انسان سازی و جامعه سازی است، لذا در این مسیر هم از ابزار اخلاق استفاده می نماید و هم از ابزار علم و تاریخ و عرفان و دیگر مسائل. ما اگر می خواهیم در مواجهه با قرآن به دنبال کامل نمودن و یافتن گزاره های مربوط به علوم دیگر باشیم، نباید انتظار داشته باشیم که قرآن کریم در تمامی علوم و با جزئیات مربوط به آن، ما را راهنمایی نماید. قرآن در کلیات و جهت دهی و مسیر نمایی زندگی ما ورود دارد ولی جزئیات مربوط به علوم مختلف و جهان هستی و کائنات و سیارات را به طور کامل و دقیق برای ما بازگو نمی نماید.

 

قرآن کریم برای استفاده در علوم مختلف، سرمشق ها و اصول ها و چارچوب ها کلی و اساسی را برای ما تبیین می نماید ولی رویکرد آن در مورد جزئیات و اجزای گوناگون علمی آن است که انسان را موظف به دریافت و کشف این مسائل با تحقیق و مطالعه و مشاهده کند. رویکرد قرآن این است که پژوهش و تحقیق نمایید تا به جزئیات و اجزای علوم مختلف دست یابید. بنابراین ما می توانیم از قرآن کریم به عنوان مبنا و تبیین کننده مسیر و جهت نمای دست یابی به علوم گوناگون استفاده نماییم ولی در جزئیات و رسیدن به اجزای مختلف علوم باید تحقیق و مطالعه و ممارست داشت.

 

این تعبیری که در قرآن کریم وارد شده است که «وَلَا رَطْبٍ وَلَا. یَابِسٍ إِلَّا فِی کِتَابٍ مُبِینٍ» به معنای آن نیست که تمامی علوم در همین قرآن مکتوب و منظوم است، بلکه بعضی از مفسرین بیان داشته اند که این معنا به این مفهوم است که همه حقایق عالم و حقایق موجود در لوح محفوظ و یا همان کتاب مکنون در نزد خداوند ثبت و ضبط است. در این لوح تمامی مسائل مانند میزان عمر و زندگی همه موجودات و نهایت سرنوشت و سرانجام آنها ثبت و ضبط است. بنابراین رویکرد قرآن کریم درباره دست یابی به جزئیات و اجزای مختلف علوم گوناگون، شهود و تجربه و مکاشفات عقلی است.

کد خبر 582150

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha