به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان در تبریز، در حالي که موجي از پويش ها و حرکت در راستاي خريد کالاي ايراني در سراسر کشور راه افتاده است در مقابل بي تفاوتي و مخالفت عده اي ديگر هم همچنان برقرار است. چرا که محصولات توليد داخلي از پوشاك گرفته تا لوازم خانگي و صنايع غذايي با معضل بزرگي روبهرو هستند؛ معضل بي اعتمادي مردم! سالهاست كه مردم كشورمان اجناس ايراني را به عنوان محصولاتي بيكيفيت ميشناسند و براي فروشندگان نيز تكرار اين جمله كه خارجي است! حرف ندارد و .... تبديل به يك برگ برنده شده است.
فرهنگي که سال ها در بين اقشار مختلف جا خشک کرده و مطمئنا زمان تغيير آن زمان بر خواهد بود. کار تا آنجا پيش مي رود که محصول داخلي را مجبورند با مارک و اتيکت خارجي به خورد جماعتي خاص بدهند. اينجاست که در بين پويش ها و تبليغات و انتخاب ها جاي خالي اعتماد بيشتر خودنمايي مي کند.
به دنبال كالاي خارجي
با وجود سپري شدن ايام نوروز که اکثر خانواده ها تا مي توانستند براي نونوار کردن خانه شان خريد کردند اما در ميان بازارها بازار لوازم خانگي در بيشتر ايام سال به راه است. عدهاي براي خريد جهيزيه و عدهاي نيز به منظور تعويض لوازم خانگي برقي خود به اين بازار قدم ميگذارند. هرچند به گفته فروشندگان، بازار رونق پيشين خود را ندارد اما كمتر زماني در طول سال پيدا ميشود كه اين بازار خالي از مشتري باشد.
انواع و اقسام لوازم خانگي از محصولات توليد داخل تا محصولات تحت ليسانس برندهاي معروف دنيا و محصولات وارداتي در بازار موجود است. اگر نيم نگاهي به مشتريان و محصولاتي كه جستو جو ميكنند بيندازيم، متوجه ميشويم كه بيشتر مشتريان اين بازار به دنبال كالاهايي هستند كه يا تحت ليسانس برندهاي خارجي يا وارداتي هستند.
بيشتر مشتريان علت اين امر را عدم كيفيت مناسب محصولات توليد داخل بيان ميكنند، محصولاتي كه اگر موانع موجود بر سر راه ارتقاي كيفيت آنها از ميان برداشته شود، به جد ميتوانند گردش چرخ اقتصاد كشور را روي دور تند قرار دهند و بدون شك قسمت عمدهاي از مشكلات اقتصادي كشور برطرف خواهد شد. از طرفي ديگر بايد گفت توليدكنندگان كالاي بي كيفيت بسيار هستند و موجب آسيب زدن به آوازه و برند ايراني ميشوند. مردم از جنس باكيفيت استقبال ميكنند، ديگر لازم نيست اصرار كرد كه جنس ايراني بخريد.
به طور حتم اجناس باكيفيت ايراني مشتري خود را دارند و به نوعي راه خود را در بازار پيدا ميكنند. بنابراين توانايي رقابت با نمونههاي خارجي خود را نيز دارند. برخي توليدكنندگان فشار ميآورند كه چرا واردات وجود دارد و بهانه ميكنند كه به همين دليل جنس ما به فروش نميرسد، اين در حالي است كه كالاي خوب ايراني به فروش ميرسد و كالاي وارداتي كه وارد ميشود، كالايي است كه دانش و تكنولوژي برتري دارد.
نمونه اش بازار داغ تلويزيون است که شايد به نوعي يکي از بازارهاي رقابت کامل به حساب بيايد زيرا در آن تعداد توليدکنندگان محدود هستند. اگر بخواهيم از ميان مارکهاي زيادي که در دنيا براي ما جعبه جادويي توليد ميکنند، مهمترين آنها را نام ببريم، ميتوان به سامسونگ، الجي، سوني، ايکسويژن و اسنوا اشاره کرد.
در اين ميان اسنوا و ايکسويژن توليدات خودمان هستند و در خاک خودمان توليد ميشوند و از بين اين دو ايکسويژن صددرصد ايراني است و هيچ نوع دست بيگانهاي در توليد آن دخالت نميکند. اما گرايش هاي مردم که اغلب همه از روي چشم و هم چشمي و تحقيق و پرسش هاي فاميلي گزينه ي خارجي را انتخاب مي کنند چرا که يا به تلويزيون ايراني اعتماد ندارند و يا اينکه نمي خواهند اعتماد کنند.
مديريت قوي حلقه مغفول صنعت پوشاک
صنعت پوشاک از آن دسته صنعت هايي که حرف هايي زيادي براي گفتن دارد. واردن کردن پارچه هاي چادر شب – از چين، ژاپن، کره و...- و پارچه ي عمامه اي- از کره- که از کالاهاي ضروري اقشاري از جامعه هستند شرم آور مي تواند باشد آن هم در جايگاهي که به اذعان مسئولين امر کمبود امکاناتي وجود ندارد. اما واقعا مشکل اين حوزه کجاست؟
به اعتقاد کارشناس اين امر مديريت حلقهي گمشده ي اين صنعت است. دبير بخش صنعت كارگروه مد و لباس مجلس در اين باره مي گويد: در واقع مسئولان اولين كساني هستند كه بايد به اين موضوع توجه كنند و ببينند كه مشكلات توليدكنندهها چيست. چقدر با توليدكننده تعامل دارند؟ بايد ببينند هيچ توليدكنندهاي لبخند بر لبانش هست يا خير. محصولاتي كه از كارخانهها درميآيد، چيست؟ مواد اوليه كه با اين همه مشقت توليد ميشود، كيفيت دارد يا خير. چرا خارجيها ورود كردند وموفقند؟ علتها كجاست؟ چرا طراحان ما در كارخانهها حضور ندارند؟ چرا بر توليدي كه از كشور در ميآيد، كنترل كيفي و اداره استاندارد نظر ندارد؟ چرا بر محصولات غذاييمان اداره استاندارد نظر دارد امابر توليد پوشاك كه مهمترين بخش حيات يك زندگي است هيچ نظارتي وجود ندارد؟ از نخ گرفته تا بافت، پارچه، دوخت، پوشاك و غيره به هيچ عنوان نظارت و كنترل بر آنها وجود ندارد. نظارت بر شيوه مصرف ميزان زياد مواد مصرفي نميشود.
اينها اما و اگرهاي موضوع و چراهاست. من به عنوان دبير بخش صنعت كارگروه مد لباس به دستور آقاي قبادي اين حركت را رصد ميكنم. بايد فرهنگسازي با كيفيت و خوب توليد كردن را براي توليدكننده آويزه گوش كنيم و پيش برويم. اين كار تيم، كارگروه و كمك ميخواهد و به هيچ وجه دست تنها امكان آن وجود ندارد. اما خوشبختانه در حوزه وزارت فرهنگ براي تغيير نگرش توليد، مصرف و نياز جامعه برنامهريزي شده كه اگر خدا كمك كند ميتوانيم يكحركت خوبي انجام دهيم. اولين موضوع بحث كيفيت محصولات است؛ يعني بايد به جايي برسيم كه به كارخانهها بگوييم براي پوشاك گارانتي بدهيد زيرا توليدكننده پارچه بايد بداند كه براي پارچهاش چه اتفاقي در آينده ميافتد، چه كسي ميدوزد و چه كسي طراحي ميكند كه بتواند تغيير مسير دهد. اما چون به اين شكل نيست تاجر ميفروشد، دوزنده خراب ميكند و يك محصول بيكيفيت وارد بازار ميشود.
در ميان توليدات ما پارچههايي وجود دارد كه از لحاظ كيفيت بينظيرند، ما همه چيز در كشور داريم. در زمينه توليد پارچه مواد اوليه، ماشينآلات و تكنولوژي هيچكدام مهم نيست بلكه اين مهم است كه چه كسي در رأس كار قرار ميگيرد و امور را رهبري ميكند. يعني آن شخص است كه ميتواند تغيير در توليد ايجاد كند وگرنه موادي كه در دنيا دارد مصرف ميشود، همين موادي است كه ما استفاده ميكنيم و ماشينآلات و كارخانه نيزهمين است، فقط نوع مديريت متفاوت است. ما بايد تا حدي افراد را شناسايي كنيم وگرنه كارخانههايي داريم كه توانايي توليد خوب را از هر نظر دارند.
نظر شما