خبرگزاری شبستان: تا چند وقت پیش، کوچه ارک برای خود هویّتی داشت. همسایه ارک بزرگ بودن و همسفره نمازگزارانِ مصلّی نعمتی بود برای این کوچه. تا اینکه پروژه پیادهراه در برنامههای بلدیهچی جماعت قرار گرفت و به اصطلاح خودشان گفتند: ارک را #شانزهلیزه_تبریز میکنیم! و اینگونه شد که هویّت و حُرمت محله و مرکز شهر مثل دانههای تسبیح از هم پاشید.
وجود دانشگاهی غیرانتفاعی که به خاطر درآمد حاصل از شهریه، به دانشجویان از نوع آنچنانیاش نمیتواند بگوید بالای چشمتان ابروست، نیز مزید بر علت ولنگاری در کوچه ارک است. به این معجون بیافزایید کافههای قارچوار از نوع اَجَقوَجَق با دکوراسیونهای دالانی و تنگ، نورپردازی تاریک و به اصطلاح خودشان خفن! که شدت دود سیگار و قهوه و خنده دخترکان و پسرکان من و شما را به هم آمیخته است و این طرفتر ساقیانی که از صبح تا شام کوچه ارک را متر میکنند و نتیجهاش نوجوانان و جوانان کِرِخ شده است که در کوچه پس کوچههای ارک روی زمین نعشه و متوهم افتادهاند و به ریش روزگار، مستانه میخندند.
روزنامهنگار جماعت که دیوارش کوتاه است و اگر چیزی بنویسد کارش با کرامالکاتبین است. آیا مدعیالعموم هم نمیتواند به این بحث وارد شود و از گند بزرگی که شهرداری به سودای شانزهلیزه کردن ارک در این محل راه انداخت، دادخواهی کند؟
حرف این است که ارک ـ و حتی مقصودیه ـ بدون ملاحظات و محاسبات شهرسازی، و به صورت دیمی تبدیل به پیادهراه شدند و همین است که امروز، هر دو پروژه در غیاب پیوست فرهنگی و اجتماعی، پاشنه آشیل بافت تاریخی و فرهنگی شهر شده است.
جناب مدعیالعموم! فرض کنیم این بچهها که از صبح تا شام در این کوچه سرگردان بالا و پایین میروند، فرزندان من و شما هستند. این بستر آلوده را چه کسی آماده کرده تا مرکز شهر به این شکل و شمایل در آید؟ مسبب از هم پاشیدگی این کوچه ـ و خانوادهها ـ کیست؟ چه کسی پاسخگوی این شلختگی است؟ امروز هیچ کسی حتی جرات عبور دادن خانوادهاش از کوچه ارک نیست!
تا چند وقت پیش، کوچه ارک برای خود حرمتی داشت. همسایه ارک بزرگ بودن و همسفره نمازگزاران مصلّی نعمتی بود برای این کوچه.
فرهاد باغشمال
نظر شما