خبرگزاری شبستان: تحول علوم انسانی با اتکاء به پشتوانه های دینی اندیشه ای خود، یکی از دغدغه هایی است که در سال های اخیر در حوزه و دانشگاه مطرح بوده است، دغدغه ای که تلاش برای رفع آن انجام شده اما هنوز راه برای رفع کامل آن بسیار است. از این رو با محمد محمد رضایی، عضو هیات علمی دانشگاه تهران درباره نقش دولت ها بر تحقق این مهم به گفتگو پرداختیم که در ذیل می آید:
با توجه به طرح بحث تحول علوم انسانی از سوی رهبر معظم انقلاب در سال های اخیر، دولت در تحول علوم چه تاثیری دارد و چه انتظاری در این زمینه می توان از دولت آینده داشت؟
قبل از هر چیز باید مفهوم روشنی از تحول داشته باشیم و آن غایتی است که میخواهیم به آن برسیم. این غایت همان علوم انسانی - اسلامی است. اگر این مسایل مشخص نشود نمیتوان این مفهوم را تبیین کرد و بیان کرد که دولتها چه وظایفی در این زمینه دارند. علوم انسانی، علومی است که در غرب و بر اساس یکسری مبانی تجربهگرایانه و مادیگرایانه شکل گرفته و بر این اساس فیلسوفان علوم انسانی نظریهپردازی کردهاند. در واقع نظریاتی که امروز وجود دارد، بر پایه مبانی فلسفه مادیگرایانه استوار است، وقتی میگوییم علوم تحول پیدا کند، باید علوم انسانی یعنی این نظریاتی که درباره انسان، رابطه انسان با انسان، رابطه انسان با جامعه و رابطه انسان با طبیعت مطرح میشود، تغییر پیدا کند و این پیشفرضها و روشهای انحصارگرایانه جای خود را به پیشفرضهای معقولانه بدهد.
اعتقاد ما مبنی بر اینکه هستی اعم از جهان مادی است و متافیزیک یا عالم ماوراء در طبیعت اثر میگذارد و همه این دنیا مخلوق خداوند حکیم است، این دیدگاه تفاوت بسیار با دیدگاهی دارد که جهان را محدود به این دنیای مادی میبیند و تأثیر عالم متافیزیک را در عالم فیزیک قبول ندارد و انسان را برآمده از طبیعتی می داند که نمی توان برای آن غایت و مبدأیی تصور کرد و فطرت انسانی را در آن نادیده می گیرد. بر این اساس در روانشناسی، جامعهشناسی و مدیریت غرب دیدگاههایی که مطرح شده اغلب بر اساس مادیگرایانه است.
از این رو، وقتی میگوییم تحول، یعنی اینکه نگاه ما به رابطه انسان تغییر پیدا کند و نظریاتی بر این مبنا ملاحظه کنیم و پیشفرضهای تازه ای مطرح کنیم. این تحول در رشتههای علوم دانشگاهی میتواند نمود پیدا کرده و مطرح شود. دولت، اساتید و علمای حوزه و دانشگاه میتوانند این بستر را آماده کرده و ارزشهای الهی حاکم بر جهان را بر اساس نظریات جدیدی در قبال نظریات قبلی مطرح و دیدگاه های جامعتری ارایه کند. البته نمیخواهیم بگوییم نظرات غربی به طور کامل باید محو و نابود شود، اما نباید این نظریات در کتابهای درسی ما جولان دهد. باید نظریاتی مبتنی بر دیدگاههای الهی مطرح کنیم. امام علی (ع) میفرمایند آرا را با هم بسنجید، در این سنجش است که نظریه صحیح خود را آشکار میکند.
دولت، وزارت علوم و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میتوانند در این زمینه نقش مهمی داشته و نظریهپردازی را بر اساس مبانی اسلامی ترویج دهند. شورای عالی انقلاب فرهنگی در گذشته کرسیهای آزاد اندیشی برقرار میکرد که اساتید دیدگاههای خود و نظریاتشان را مطرح میکردند و دبیرخانهای هم به این جلسات نظم میداد که به دلیل کمبود بودجه این محافل تعطیل شد، امیدواریم با حمایت دولت آینده دوباره این جلسات تشکیل شود.
تحول علوم تا چه اندازه می تواند در پیشرفت کشور و عملی شدن الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت اثرگذار باشد؟
تحول علوم انسانی تا صورت نگیرد نمیتوانیم الگوی پیشرفت ایرانی- اسلامی ارایه دهیم. وقتی بحث، خلاقیت و نوآوری در علوم انسانی نباشد، چگونه میتوان الگویی ارایه داد. الگو یعنی یک نمونه، اسوه و باید چیزی در آن باشد که متفاوت از رسم جاری و عرف متداول باشد. امیدواریم با همت عالمان و دانشمندان اسلامی در عرصههای مختلف، بر اساس مبنای الهی بتوان الگوهای خوب و مناسبی به کشور و جهانیان ارایه داد. آزاداندیشی وقتی همراه با تضارب آرا صورت گیرد، ذهن خلاق میشود، اگر مانع مطرحشدن سوال و فکر و اندیشه شویم، ذهن هیچگاه خلاق نمیشود. رأی صواب و درست و صحیح در برخورد با رأی نادرست خود را نشان میدهد و یکی از فلسفههای وجود شرور در این عالم این است که خیرات خود را نشان دهند. وقتی میخواهیم خوبی ها را تعریف کنیم، باید رذایلی نیز باشد تا سجایا نمود پیدا کند.
آزاداندیشی و اهتمام دولت به این بحث، چه تاثیری در پیشرفت و تحول علوم دارد؟
خداوند با اینکه خالق هستی است اما در قرآن نظریات کسانی که اعتقاد به وجود او ندارند را مطرح میکند و در انتها رأی درست را نیز بیان میکند. مثل اینکه در سوره جاثیه آیه 24 می فرماید: وَقَالُوا مَا هِیَ إِلَّا حَیَاتُنَا الدُّنْیَا نَمُوتُ وَنَحْیَا وَمَا یُهْلِکُنَا إِلَّا الدَّهْرُ وَمَا لَهُم بِذَلِکَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلَّا یَظُنُّونَ؛ و مشرکان گفتند: براى ما انسان ها حیاتى جز همین زندگانى ما در دنیا نیست. هماره دسته اى از ما مى میرند و دسته اى دیگر حیات مى یابند. جز گذشت زمانه چیزى ما را فرسوده و نابود نمى کند. آنان به این سخن هیچ علمى ندارند و جز از روى حدس و گمان سخن نمى گویند.
این آیه نشان می دهد خالق همه هستی آرای باطل را نیز برمیشمارد، حتی در روایات نیز ائمه (ع) آرای ناصحیح را در کنار نظریات صحیح مطرح میکنند تا انسان خود انتخاب نماید. در واقع یک نوع آزاداندیشی در اینجا صورت میگیرد و ما در دین هیچ اجبار و اکراهی نداریم. نباید فکر را محدود کرد و حتی بر اساس آیات و روایات، افکار الحادی را در برابر افکار توحیدی باید مطرح کرده و در کنار آن مزیت رأی صحیح را بیان کنیم، بنابراین در محافل علمی باید آزاداندیشی حاکم بوده و افراد سوالات خود را مطرح کنند و عالمان و دانشمندان دینی به این سوالات پاسخ دهند تا به آن اهدافی که مدنظر رهبر انقلاب است، نزدیک شویم.
پایان پیام/
نظر شما