به گزارش خبرگزاری شبستان، ما فقط نباید تحول علوم انسانی را در عرصه نظام دانشگاهی دنبال کنیم و توجه داشته باشیم که در آموزش و پرورش تلقی از علم باید به گونهای تغییر کند که دانشآموز ما وقتی دانشجو شد مستعد این باشد که علوم انسانی وحی منزل نیست و میتواند تغییر کند، همچنان که در خود غرب هم تغییر کرده و می کند. فمنیستها به خاطر این که احساس کردند علوم موجود مردسالارانه است، ظرف 70 سال علوم انسانی، فلسفه، فلسفه علوم انسانی، فلسفه علم فمینیستی تولید کردند و در شاخههای مختلف نظریه پردازی کردند.
اعتقاد ما این است که مبانی فلسفی مبتنی بر آموزه های دینی ما بسیار مستحکم است، ولی با این ذهنیتی که از علم برای دانش آموز و دانشجو ایجاد شده است، نمیشود کاری کرد.
نکته دوم که باید به آن توجه کنیم این است که فقط در سیستم دانشگاهی نیست که تفکر پوزیتیویستی بازتولید میشود و ممکن است در عرصههای اجتماعی، فعالیتهای سیاستگذاری، برنامهریزی و اجرایی ما هم یکسری نهادها، مراکز و برنامههایی باشد که به صورت ناخودآگاه، این تلقی را بازتولید میکنند و تا وقتی که این موانع برطرف نشود، تحول علوم انسانی و تولید علوم انسانی اسلامی علی الظاهر به تأخیر خواهد افتاد.
البته این مطلب که اشاره شد برخی از کسانی که در عرصه آموزش، پژوهش یا سیاستگذاری و برنامهریزی در حال فعالیت هستند، نگاه پوزیتویستی دارند، به این معنا نیست که این نگاه پوزیتیویستی آگاهانه است. به طور مثال یکی از نتایج نگاه پوزیتیویستی این است که دین بیمعنا و مهمل است و باید کنار گذاشته شود. بی شک هیچ کدام از کسانی که در عرصه آموزش، پژوهش، سیاستگذاری و برنامهریزی در کشور در حال فعالیت هستند، دین را مهمل و بیمعنا نمیدانند. بنابراین افرادی که بنده به آنها اشاره کردم بدون این که بخواهند و بدانند و بدون این که به لوازم این نوع نگاهی که به علوم دارند توجه داشته باشند، این نگاه را در عرصه عمل بازتولید می کنند. این غیر از این است که بگوییم افراد آگاهانه مبانی فلسفی پوزیتویستی را اتخاذ کرده اند و می خواهند آن را در جامعه گسترش دهند. باید مراقب باشیم که خدای ناکرده این نسبت ناروا به کسانی که در عرصه آموزش و پژوهش فعال هستند، داده نشود.
*نوشته سید محمدتقی موحد ابطحی، عضو گروه فلسفه علوم انسانی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
پایان پیام/
نظر شما