پرستوهایی که از شهید بهشتی زبان انگلیسی یاد گرفتند!

وقتی روز اول مهر، بهشتی با لباس روحانی به دفتر دبیرستان حکیم نظامی رفت وخود را دبیر زبان انگلیسی معرفی کرد حیرت وتعجب همکاران‌اش را برانگیخت. غیرعادی بود که یک روحانی دبیر دبیرستان شود، آن هم دبیر زبان انگلیسی.

خبرگزاری شبستان: مردان بزرگ تاریخ فارغ از سیاست و زمامداری امور طلایه داران اخلاق نیز محسوب می شوند. در این میان می توان از استاد شهید حجت الاسلام محمد بهشتی نام برد. متن زیر گزیده ای از زندگانی این شهید وارسته از کتاب "شهید بهشتی" در عرصه زندگی کاری و خانوادگی است.

پاییز سال 1330 فرا رسید و بهشتی به عنوان دبیر زبان انگلیسی در دبیرستان حکیم نظامی قم مشغول تدریس شد. برای بهشتی، پاییز این سال با پاییز سال‌های دیگر فرق می‌کرد اما اگرچه قبلا در کلاس‌های متفاوتی تدریس کرده بود اما هیچ‌گاه به صورت رسمی معلم نشده بود. پاییز سال 1330 برای او بهاری دیگر بود که پرستوهای زیبایش دانش‌آموزان بودند. او روزی سه ساعت دبیر دبیرستان بود و بقیه وقت‌اش را صرف تحصیل خود می‌کرد.

وقتی روز اول مهر، بهشتی با لباس روحانی به دفتر دبیرستان حکیم نظامی رفت و خود را دبیر زبان انگلیسی معرفی کرد حیرت و تعجب همکاران‌اش را برانگیخت. برای همه غیرعادی بود که یک روحانی دبیر دبیرستان شود، آن دبیر زبان انگلیسی.

او آن روز احساس عجیب و خوشایندی داشت و نشاط و شادمانی همه وجودش را فرا گرفته بود. چند لحظه بعد زنگ کلاس به صدا درآمد. دانش‌آموزان خندان و شتاب‌زده به کلاس‌ها رفتند و معلم‌ها نیز به دنبال آنها وارد کلاس شدند. سیدمحمد هم طبق برنامه به یکی از کلاس‌ها رفت. وقتی در کلاس باز شد، دانش‌آموزان با یک روحانی جوان و بلندبالا با محاسن و ابروهای مشکی روبرو شدند و به احترام او از جای برخاستند. سیدمحمد سلامی کرد و از بچه‌ها خواست سر جایشان بنشینند. خودش نیز بر صندلی مخصوص معلم نشست.

دانش‌آموزان به ردیف، پشت سر هم نشسته بودند و با چشمان منتظر به معلم می‌نگریستند. برای چند لحظه سکوت سنگینی بر کلاس حاکم شد تا اینکه سیدمحمد با نام خدا، شروع به سخن کرد و آغاز سال تحصیلی را به دانش‌آموزان تبریک گفت. در این هنگام یکی از دانش‌آموزان بلند شد و رو به معلم کرد و گفت: آقا اجازه، شما دبیر دینی هستید؟

بهشتی با لبخندی جواب داد: خیر.

دانش‌آموز دیگری پرسید: آقا اجازه، پس حتما دبیر عربی هستید.

بهشتی باز هم لبخندی زد و گفت: خیر.

سومی گفت: پس شما دبیر چی هستید؟

بهشتی پاسخ داد: دبیر زبان انگلیسی.

با این کلام، تعجب و شگفتی در میان بچه‌ها موج زد. آنها با چشم‌هایی گشاد و گرد به معلم خیره شدند. برایشان غیرقابل باور بود که یک روحانی جوان دبیر زبان انگلیسی باشد اما وقتی چند هفته‌ای گذشت دانش‌آموزان چنان با او خو گرفتند و دلبسته اخلاق، رفتار و شیوه تدریس‌اش شدند که تا آن زمان سابقه نداشت.

بهشتی با شاگردان‌اش همانند یک دوست برخورد می‌کرد و به آنها احترام زیادی می‌گذاشت؛ به همین خاطر رشته دوستی میان او و شاگردان‌اش گاه تا سال‌ها بعد از فارغ‌التحصیلی آنها قطع نمی‌شد و ارتباطشان ادامه می‌یافت، به کارهایشان رسیدگی می‌کرد. بعدازظهرها نیز معمولا در جلسات شورای عالی قضایی و حزب جمهوری اسلامی شرکت می‌کرد.

در اثر فشار کار، بارها چنان بیمار شد که پزشکان او را از کار زیاد منع کردند و به او دستور استراحت دادند اما بهشتی هرگز نمی‌توانست به توصیه پزشکان عمل کند. او با وجود مسئولیت‌های مختلفی که داشت حتی یک ریال از بودجه دولت دریافت نمی‌کرد و زندگی‌اش از طریق حقوق بازنشستگی که از وزارت آموزش و پرورش می‌گرفت، تأمین می‌شد. بهشتی می‌گفت در حالی که این همه مستضعف وجود دارد، من چگونه می‌توانم حقوق دادگستری یا مجلس را هم بگیرم.

کار زیاد و خستگی فراوان سبب می‌شد بهشتی فرصت زیادی برای رسیدگی به امور خانه و مطالعات مورد علاقه‌اش نداشته باشد. یک شب که دیر به خانه آمد مشاهده کرد چراغ کتابخانه‌اش روشن است و کسی آنجاست. وقتی به کتابخانه رفت پسرش را مشغول مطالعه دید. پسر به احترام پدر برخاست و سلام کرد. دکتر بهشتی جواب سلام او را داد و در کنارش نشست. بعد نگاه حسرت‌باری به قفسه کتاب‌ها کرد و گفت: مدت زیادی است که از دوستان خوبم دور مانده‌ام! اگر وظایف فعلی نبود علاقه‌ام به مطالعه و نوشتن بود اما تو پسرم تا آنجا که می‌توانی از وقت برای مطالعه و تحصیل استفاده کنی. پدر این را گفت و از کتابخانه خارج شد در حالی که پسر به تنهایی در کتابخانه نشسته بود و به حرف‌های او می اندیشید.

بنا بر این گزارش، کتاب شهید بهشتی به قلم ناصر طاهرنیا، زیر نظر شورای کارشناسی دفتر انتشارات کمک آموزشی روانه بازار نشر شده است. از جمله مطالب منتشر شده در این کتاب می توان به مطالبی از استاد شهید در قالب سال شمار زندگی، زندگی نامه، آثار ماندگار، توضیح اعلام و عکس اشاره کرد.

 

پایان پیام/
 

کد خبر 330417

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha