فاطمه (س) چرا فاطمه است؟

شب اول عروسی علت اشک‌ریختن زهرای مرضیه چیست؟ حضرت زهرا می‌فرماید: علی جان! من از انتقال خانه پدر به خانه شوهر یاد یک انتقال دیگری افتادم. یاد چه انتقالی؟

خبرگزاری شبستان: فاطمه(س) چرا فاطمه است؟ پدرش اگر دست زهرای مرضیه (س) را می بوسید، و او رامادر (ام ابیها) خطاب می کرد، اگر با سه قرص نانی که در راه خدا می دهد18 آیه از سوره هل اتی در شان حضرت نازل می شود، این که امام باقر (ع) مریض می شوند و تب می کنند، وقتی آب به سر و صورتش می زنندمی گوید یا فاطمه! و با نام مادرش از خدا شفا م خواهد! و یا نقل شده پیغمبر (ص) وقتی می خواستند بعضی از مسایل و احکام شرعی را بگویند پیش از آن نام فاطمه را می آورند و می فرمودند: "یا حبیبه ابیها کل مسکر حرام" ای فاطمه من!حبیبه و محبوبه من، هر چیزی که مست کننده باشد، حرام ست. وقتی می خواهد این حکم را ابلاغ کند پیشوندش را نام فاطمه (س) می آورد. این همه احترام به خاطر شخصیت و انتخاب هایی است که حضرت زهرا (س) داشتند. متن زیر گزیده ای از کتاب "سلسله سخنرانی های استاد رفیعی" پیرامون انتخاب های چهارگانه فاطمه (س) است.

 

انتخاب رضای خدا بر رضای غیر خدا 

در تمام صحنه‌های زندگی فاطمه (س) رضایت خدا بر غیر خدا ترجیح داشت. وقتی به خواستگاری زهرای مرضیه (س) آمدند پیغمبر خدا (ص) به ایشان فرمودند: دخترم! علی به خواستگاری‌ات آمده، حضرت رضای خداوند را از پدر جویا می‌شود، با وجود اینکه خواستگارهای پولداری نظیر عبدالرحمن بن عوف به خانه پیغمبر رفت و آمد داشت، طوری که او پیشنهاد داد که خانه ده هزار درهمی را به نام فاطمه می‌کنم.

اما علی (ع) برای خواستگاری آمد، نخستین سوالی که فاطمه پرسید این بود: آیا خدا از این ازدواج من راضی است؟ اینکه پول دارد یا ندارد، خانه‌اش کجاست و ... از ناحیه فاطمه مورد پرسش قرار نمی‌گیرد، تنها رضایت خداوند برایش مطرح است. آنهایی که مدینه مشرف شدند می‌دانند که خانه زهرا (س) جای محقری بوده است اما در همان جا جبرییل رفت و آمد داشته است.

با وجود اینکه فرزندان فاطمه کوچک بودند و نیاز به مراقبت بیشتری داشتند اما خود حضرت جو آسیاب و آرد می‌کرد و همزمان مشغول ذکر بود. می‌گویند پیامبر (ص) وقتی این وضع را می‌بیند اشک در چشمان‌اش حلقه می‌زند! دختر یگانه‌اش را که واسطه امامت و نبوت است می‌بیند که در دشواری‌های زندگی، زندگی می‌کند. برای اینکه با او همدردی کند می‌گوید: دخترم تلخی دنیا را بچش! انشاءالله با شیرینی آخرت حل می‌شود. درست است که اینجا برایت سخت و دشوار است ولی در قیامت آن‌قدر مورد توجه قرار می‌گیری که همه این تلخی‌ها فراموش خواهد شد. فاطمه در جواب چه فرمود؟ ببینید! بعضی‌ها می‌گویند اینجا خانه‌ام کوچک است عیب ندارد اما خداوند در عوض در بهشت خانه‌ بزرگ به من خواهد داد و یا اینجا ندارم انشاءالله آنجا خداوند به من خواهد داد.

حضرت چنین نگفت، عرضه داشت: پدر جان! خدا را شکر به همین خانه کوچک و زندگی به همین سادگی الحمدالله...

پیغمبر خدا (ص) از امیرالمومنین پرسید: زهرا چگونه زنی است؟ رفتار رسول خدا را ببینید چقدر الهی است که از علی (ع) می‌پرسد زهرا چطور همسری برای تو است؟ امیرالمومنین عرضه داشت: فاطمه بهترین کمک برای من در مسیر طاعت خداست. حضرت زهرا شب عروسی وقتی وارد خانه امیرالمؤمنین شد، اشک می‌ریزد؛ علی (ع) می‌فرمایند زهرا جان چرا گریه می‌کنی؟

به نظر شما شب اول عروسی علت اشک‌ریختن زهرای مرضیه چیست؟ حضرت زهرا می‌فرماید: علی جان! من از انتقال خانه پدر به خانه شوهر یاد یک انتقال دیگری افتادم. یاد چه انتقالی؟ یاد اینکه یک روزی از این دنیا باید به عالم قبر و قیامت رفت. یاد این افتادم که ما دو تا انتقال داریم؛ یکی به خانه شوهر، بعدی انتقال به قبر. جوان‌های عزیز! دختران و پسران! این حرف یعنی چه؟ یعنی از همان شب اول ازدواج یاد مرگ فراموش نشود. جدایی و طلاق اختلاف از کجا نشأت می‌گیرد؟ چرا آمار طلاق در ایران بالای 30 هزار در سال است؟ بیشتر زوج‌هایی که طلاق می‌گیرند، جوان هستند؛ از هر شش هفت ازدواج یکی آن در سال گذشته منجر به طلاق شده است! چرا؟ 30 هزار طلاق برای یک کشور چرا؟ چرا در زندگی‌ها مهربانی نیست؟ باید بدانیم که به خاطر کمی امکانات نیست.

آمار نشان می‌دهد بیشتر در خانواده‌های ثروتمند طلاق اتفاق می‌افتد، اما چرا؟ چشم اگر عفت نداشت، نفس اگر حد اشباع نداشت، نگاه اگر به دنبال ناموس دیگران بود و مرگ و یاد خدا به فراموشی سپرده شد، غیر از طلاق انتظار نمی‌رود. فاطمه از شب اول حرف آخر را زد، فرمود: بعد از اینجا قبر است! اگر زوجین از اول حرف آخر را نزنند همسرش یک ماه دو ماه، یک سال دو سال بعد، ویژگی‌های نخست را ندارد چرا که امور طبیعی رو به زوال است. پس از زوال داشته‌ها، یکی از زوجین حواس‌اش سراغ فلان فیلم یا فلان عکس و تصویر می‌رود و در پی آن زندگی متزلزل می‌شود.

چرا استمرار زندگی‌ها کم شده؟ چرا در دادگاه‌ها اختلاف خانوادگی بیداد می‌کند؟ اگر زندگی فاطمه الگو قرار می‌گرفت بی‌ثباتی زندگی مشترک به کلی رو به زوال می‌رفت. مثل یک چنین روزی وقتی آقا امیرالمؤمنین کنار بستر زهرا نشست اول سوالی که زهرا از ایشان کرد این بود: علی جان! آیا از من راضی هستی یا نه؟ از پدرم شنیدم که مرد باید از زن‌اش راضی باشد. از علی (ع) نقل شده است که به خدا قسم حتی یک بار فاطمه مرا عصبانی و خشمناک نکرد. در اوج فقر و نداری زهرا حتی یک بار هم دل مرا با خواسته‌هایش نرنجاند. ما اینجا نمی‌خواهیم قهرمان‌پروری کنیم و نمی‌گوییم دنیا فقط برای ائمه خلق شده است، منتهی آیا شما کامل‌تر از این خاندان پیدا می‌کنید؟ آدم ابوالبشر از درخت منهی خورد؛ در پی آن گفتند: از بهشت بیرون رو! چون به آدم گفته شده بود زهرای مرضیه حتی حلال غیرمنهی را نخورد! روزها گرسنه ماند و غذا را به یتیم و اسیر و مسکین داد. کسی که این نان را می‌دهد نه به خاطر این است که اسم‌اش در تاریخ بماند، خیر، چون دختر پیغمبر است و نه اینکه فردا از او تعریف کنند، در کتاب‌ها از او چیزی بنویسند بلکه می‌گوید این عظمت فاطمه است که رسول خدا آن‌گونه او را احترام می‌کند و این کلمه به خوبی حکایت می‌کند صرفا به خاطر خداوند اطعام کردیم.

برادران و جوانان عزیز! بیاییم تصمیم بگیریم کارهایمان برای خدا باشد. دو جلد از کتاب‌های حضرت امام (نامه‌های ایشان) همین سال جاری منتشر شده که حاوی نامه‌های عرفانی امام برای رفقا، دوستان و خانواده است. من یکی از این نامه‌ها را که نگاه می‌کردم ایشان در آنجا ذیل آیه شریفه ولا تکونوا کالذین نسوا الله فانساهم انفسهم، به پسر بزرگوارشان آقا سیداحمد می‌نویسند اگر تمام عمرت را صرف فکر کردن در سوه حشر کنی جا دارد و می‌فرمایند مردم! خدا را در زندگی فراموش نکنید!

می‌دانید اگر خدا را فراموش کنید چه می‌شود؟ العیاذ بالله کلاه سر خدا که نمی‌رود. اگر دانشجویی استادش را فراموش کرد این شاگرد است که دچار مشکل خواهد شد و نمره نخواهد آورد. اگر طلبه و دانش‌آموزی امتحان نداد، استاد ضرر نمی‌کند. آیه فوق می‌گوید: اگر خدا را فراموش کردید خودتان را فراموش خواهید کرد. خدا فراموشی عامل خودفراموشی است یعنی بحران هویت، افسردگی و سردرگم‌شدن و نگرانی.

آمار گرفته‌اند درصد افسردگی خوابگاه دانشجویی، فلان میزان بالا رفته است، آنچه که مسلم است و آن را با توجه به آیات نورانی قرآن و احادیث معصومین بیان می‌کنیم این است که منشأ فراموشی خدا تمام این نگرانی‌ها را در پی دارد. شرح حال یکی از مراجعی را که الان در قید حیات هستند، نگاه می‌کردم. ایشان می‌گویند من در این چند سالی که زندگی کردم و هفتاد و چند سالی است که از خدا عمر گرفته‌ام مسافرت‌های زیاد و جاهای مختلفی رفته‌ام و ملاقات‌هایی داشته‌ام. تنها چیزی که انسان را ارضا و اشباع می‌کند ارتباط‌های معنوی است.

نمی‌گویم تفریح نداشته باشید، پارک نروید بلکه می‌گویم خدا را در مسافرت‌ها و تفریح‌گاه‌ها فراموش نکنید. حضرت امام ذیل آیه فوق بیان زیبایی دارند، می‌فرمایند: اگر کسی خدا را فراموش کرد، خداوند دست عنایت‌اش را از سر او برمی‌دارد. بعضی ‌وقت‌ها در قرآن گفته می‌شود یضل من عشاء، اینکه خدا بعضی‌ها را گمراه می‌کند یعنی چه؟ خدا گمراه می‌کند این مثل این می‌ماند که بگوییم استادی به دانش‌آموز خود نمره نداده و رفوزه‌اش کرده است. هیچ استادی با شاگردی چنین کاری را نمی‌کند، امان از آن ساعتی که آدم به خودش واگذار شود؟! در دعاهای مأثوره داریم که اللهم لاتکلنی الی نفسی طرفه عین ابدا.

 

بنابراین گزارش، کتاب سلسله سخنرانی های استاد رفیعی به قلم سید علی اکبر سینی نیشابوری از سوی انتشارات هاتف مشهد روانه بازار نشر شده است. از جمله مطالب گردآوری شده در این کتاب می توان به "عظمت ماه مبارک رمضان"، "قرآن و درمان بیماری های روحی" و "سیره و رفتار سیاسی حضرت زهرا (س)" اشاره کرد.

 

پایان پیام/
 

کد خبر 349017

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha