خبرگزاری شبستان: نامه یا وصیت نامه " شهیده صدیقه رودباری " به یکی از دوستانش که او را به اسلام و خدا می خواند. ببینید چگونه خالصانه دوست قدیمی اش را به اسلام می خواند و چگونه صادقانه برایش از خدا می گوید، توصیه می کند قرآنش را از مادرش بگیرد و به او وصیت می کند که درباره عمل او فکر کند و بعد تاکید این که جای خالی او را پر کند.
سلام خواهر خوبم ... الان در سقز هستم و احتمال هر برنامه ای در این جا هست. صد در صد وقتی این ورقه می رسه دستت، دیگه نیستم و یا به عبارتی دیگر و بنا به عقیده خودم، روحم از جسم ناچیزم اوج می گیرد و به خدا می رسد.
اما چرا گفتم خدا؟
چون که می خواهم بدونی خدا وجود دارد، نه وجودی که من و تو داریم، نه؛ بلکه خیلی عظیم تر و بزرگتر از آن چیزی که می دونیم و هستیم.
بارها می خواستم موضوع خدا را به میان بکشم اما دیدم هر بار سدی فرا راهمان هست، در ثانی تو آنقدر پاک و بزرگ و عزیز برای من بودی که باور این مسئله که تو خدا را نفی می کنی، برایم غیر قابل فهم و حتی غیر قابل قبول بود.
پس باید چیزی باشه که تو بگویی نیست، که آن هم می شود، انکار، مثل این که من درختی در اطاق می بینم، بعد می گویم نیست.
خوب این مسئله خود به خود انکار حقیقت است. در ثانی من به تو می گویم که پرستش خدا کلا پرستش در ذات و فطرت هر انسانی است، چرا که وقتی خدا را برداشتیم جایش علم را گذاشتیم و حتی هگل در گفته های مشهور خود به خوبی این مسئله را روشن می کند و تاریخ را به جای خدا گذارده است.
دوست خوبم، می بخشی که این قدر پرچونگی کردم، باور کن آرزو داشتم با هم بودیم تا مسایل این جا را به چشم می دیدی و خیانت هایی که شده و به نظرت خدمت آمده است را از جلو می دیدی. چون می دانم آن قدر صداقت داری که از دیدی بازتر و به دور از چارچوب زندانی سازمانت، دیدگاهت را تشریح کنی.
خوب، شایدوقت خداحافظی رسیده، آره باید از دوستی ها برید، دلبستگی ها را دور ریخت.
اما مثل پرنده ای که می میرد پروازش را به خاطر داشته باشیم و به یادش باشیم، چرا که شاید حتی لحظه ای به پرواز دور از قفس او نظاره گر بودیم.
اما من از دوست خوبم و خواهر مهربونم می خواهم که به وصیت نامه من عمل کند و بنده و خدا را بشناسد و ببیند که چیه به ما قدرت میده، چیه که ما را از خانه بریده از لذت دنیوی بریده و ما را اجر آخرت ابدی داده.
دوست خوبم برای من اشک نریز و بدان لحظه ای آرام می خوابم که جای خالی خودم را به وسیله تو پر ببینم و بانگ " اشهد ان لا اله الا الله" و " اشهد ان محمدا رسول الله " را بشنوم.
" قرآن منو از مادرم می گیری و همیشه با خودت نگه دار "
قربانت صدیقه 25/4/59
بنا بر این گزارش کتاب وصیت یاران (2) به کوشش محمد عامری جمع آوری شده و از سوی انتشارات تقدیر وارد بازار نشر شده است.
پایان پیام/
دوست خوبم برای من اشک نریز و بدان لحظه ای آرام می خوابم که جای خالی خودم را به وسیله تو پر ببینم و بانگ " اشهد ان لا اله الا الله" و " اشهد ان محمدا رسول الله " را بشنوم.
کد خبر 318069
نظر شما