ما در سبک زندگی به اجتهاد فقهی نیاز داریم

خبرگزاری شبستان: اگر انقلاب نتواند سبک زندگی اسلامی ارائه کند در هدف خود عقیم می ماند. امروز سبک زندگی آمریکایی را کسی دنبال نمی کند. بشر امروز دنبال معنویت گرایی دینی است.

خبرگزاری شبستان: حوزه های علمیه محل رجوع افراد برای دریافت نوع سبک زندگی و پایه های حیات خود با این باور که این جایگاه ها مهمترین مأمن و مکان های مورد اعتماد برای دستیابی به سعادت هستند، شناخته می شوند. با حجت الاسلام مصطفی جمالی، عضو هئیت علمی دفتر فرهنگستان علوم اسلامی قم پیرامون نقش نخبگان حوزه های علمیه در تببین و ارائه سبک زندگی اسلامی به جامعه گفتگویی انجام داده ایم که مشروح آن در ذیل می آید:
 

حوزه های علمیه چه اقداماتی برای ارائه سبک زندگی اسلامی به مردم باید انجام دهند؟
سبک زندگی رکن بزرگ تمدن اسلامی است و با کارکرد نامطلوب عقیم می شود. انبیاء آمده اند تا سبک زندگی انسان ها را تغییر داده و زندگی توحیدی با محوریت خدا را شکل دهند. سبک زندگی توحیدی به این معنا است که همه شئون حیات ما بر مدار حکم خدا باشد و همه کثرات به وحدت برسند. این باید خروجی تمدن اسلامی باشد و در این راستا ابزارها و زیرساخت های محصولات تمدنی اعم از سیاسی، اقتصادی و ... باید بکار گرفته شود.
در این راستا باید نسبت به این مقوله پژوهش جدی شده و نقشه کامل و جامعی ترسیم کنیم و ساحت های انسانی اعم از فردی، خانوادگی و اجتماعی به خوبی شناخته شده و ویژگی ها و شاخصه ها معلوم شود. در گام بعدی عوامل و مولفه هایی که در تغییر سبک زندگی موثر است، روشن شود. در قدم بعد تاثیر حکومت، نخبگان دانشگاهی و حوزوی و تصمیم گیران امور جامعه مشخص شود.
در این نقشه حوزه علی القاعده از منصب خاصی برخوردار بوده و متولی اصلی فرهنگ جامعه است؛ اگر چه دانشگاه و دستگاه های دولتی همه در این زمینه متکفل هستند، بنابراین نیاز به تشکیل اتاق فکری داریم. باید دید سبک زندگی در ساحت های مختلف چطور باید پیش رود و در این راستا همه عوامل و بسترهای لازم را شناسایی کنیم. گاه دیده می شود برای مساله ای، طرحی به اجرا در می آید و یا فراموش می شود یا نقص و کاستی دارد. به طور مثال مساله حجاب؛ برای آن گشت ارشاد به راه می اندازیم و هر از چندگاهی اقدامی انجام می دهیم. این موارد نشان می دهد ما برنامه حساب شده و دقیقی نداریم.
از سوی دیگر بارها شاهد بوده و هستیم که رهبری در فرمایشات خود بر سبک زندگی اسلامی تاکید می کنند اما برخی از همین نخبگان با تفسیرهای ساده و بسیط با این فرازها برخورد کرده و گاه صرفا به نقل احادیث در این زمینه اکتفا می کنند؛ اگرچه نقل حدیث بسیار مطلوب است اما نباید به آن بسنده کرد. توصیه های انتزاعی و جدا از یکدیگر یا دستورالعمل های بریده بریده نیز نمی تواند در این راستا راهگشا باشد. مثلا در همین بحث پوشش زن و مرد ممکن است نخبگان به سبک زندگی اسلامی بپردازند که فقط مساله حجاب را دربر می گیرد اما از روابط خانوادگی انسان در سبک زندگی غافل بمانند. این دستورالعمل های جدا جدا مشکلی را حل نمی کند یا زیرساخت های اقتصادی را درست نمی کنیم و سفارش می کنیم مردم باید قناعت در پیش گیرند. وقتی زیرساخت های ما صحیح بنا نشده باشند، نمی توانند در زندگی مردم فرهنگ قناعت را نهادینه کنند و با اشتباهات بنیادین خود فقط مردم را به دنیا حریص تر کرده ایم. غرب وقتی سبک زندگی انسان ها را تغییر می دهد، به توصیه های کلی بسنده نمی کند، بلکه الگو می دهد و بعد ملت ها در سایه این الگو به یک نظام زندگی دست یافته اند.

 

چگونه می توان با این مولفه ها سبک زندگی را تبیین کرد؟
باید این مولفه ها رصد و دیده شود وگرنه چند صباحی مطرح شود و مساله لاینحل بماند، نمی تواند مشکلی را حل کند. اگر انقلاب نتواند سبک زندگی اسلامی را ارائه کند در هدف خود عقیم می ماند. امروز سبک زندگی آمریکایی را کسی دنبال نمی کند. بشر امروز دنبال معنویت گرایی دینی است.
بنابراین این کار شدنی است و باید فعالیتی ستادی با همکاری حوزه های علمیه، دانشگاه ها و نظام اجرایی و دولت باشد. البته رسالت حوزه در این میان سنگین تر است و نیاز به کار جدی تر دارد. شاید ما در بخش هایی نیاز به اجتهاد فقهی در سبک زندگی اسلامی داشته باشیم.
متاسفانه اگر چه حوزه های علمیه در صحنه های اجتماعی مختلف در میان مردم حضور پیدا می کنند و جدا از آنها نیستند و این را با انجام فعالیت هایی همچون تبلیغ ثابت کرده اند، اما در پژوهش های اخلاقی خود ضعیف عمل کرده اند. آخرین پژوهش های اخلاقی و سبک زندگی اسلامی ما در کتاب های حلیة المتقین و معراج السعادة خلاصه شده و کتاب و پژوهش جدیدی در این راستا نداریم! حوزه باید قوی تر و جدی تر عمل کند و البته از پشتیبانی های لازم هم برخوردار شود تا بتواند به این اهداف نزدیک شود.
 

در صورت دست یافتن حوزه به الگوی مناسب سبک زندگی اسلامی، چطور باید آن را به جامعه ارائه دهد که این نسخه مورد پسند عامه مردم قرار گیرد و میل و رغبت به پیاده کردن آن در زندگی خود داشته باشند؟
دین اسلام چون دین فطری است و با ساختار فطری انسان همسو است، اگر سبک زندگی بر اساس آن خوب طراحی شود، یقینا مردم ما که دارای قلب سلیم قبول می کنند. مذهب با روح انسان عجین است. باید سبکی را به بشر هوشمند امروز، معرفی کنیم که در عین دربر داشتن آموزه های اصیل اسلامی، متناسب با مسئل روز بوده نه اینکه به شیوه ای انفعالی باشد. این مستلزم حضور در میان مردم و توجه به اقتضائات زمان حال و بسنده نکردن به روش های سنتی از جمله تنها اکتفا به منبر است – اگرچه هنوز منبر رفتن و ارتباط چهره به چهره از قوت خاصی برخوردار بوده و جایگاه اصیل و والای خود را در میان مردم حفظ کرده است - اگر با این رویکرد پیش رویم، سبک زندگی اسلامی مورد اقبال جامعه قرار گرفته و با یک آزمون و خطا قابل پیاده شدن در زندگی است.
 

حوزه به چه بخش هایی از سبک زندگی می تواند ورود داشته باشد و سبک زندگی ارائه دهد؟
حوزه در تمامی ابعاد و عرصه ها باید به صورت هماهنگ وارد شده و سبک زندگی را در ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی دنبال کند. نمی شود بخشی از این کار با حوزه باشد و بخش دیگر از سبک زندگی را اندیشه ای دیگر به عهده گیرد، اما باید تقسیم کار شود. بنابراین نه تنها حوزه، بلکه دانشگاه و نظام اجرایی باید موازی با هم حرکت کرده و به یک نظام الگویی هماهنگ و متناسب دست یابند. در این راستا باید مراکز و دپارتمان هایی تشکیل شود و تحقیقات و پژوهش های لازم انجام و پس از دست یابی به الگوی مناسب، دولت آن را در جامعه اجرا کرده و بازخورد آن را به حوزه و دانشگاه ارجاع دهد. نباید فراموش کرد در سبک زندگی بخش اصلی تمدن اسلامی به ساده انگاری دچار نشویم؛ مساله سبک زندگی بسیار عظیم است و اگر در این راستا دچار چالش شویم، انقلاب از درون و بیرون با مشکل مواجه می شود.
پایان پیام/

 

کد خبر 296089

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • *armina* IR ۱۷:۰۸ - ۱۴۰۲/۰۶/۰۱
    0 0
    سلام واقعا مطالبتون خيلييييييييي عاليه ممنونم