روزی به قدر ظرفیت بندگان فرو می آید

خداوند بیش از هر کسی به ظرفیت ها و کشش بندگان خود آگاه است و می داند ذهن و زندگی آن ها گنجایش چه میزان رزق های مادی و معنوی را دارد، پس رضایت به میزان رزق، نشانه ای از ایمان به پروردگار می تواند باشد.

خبرگزاری شبستان: قرآن حکیم در آیه 27 سوره شوری می فرماید: وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْاْ فىِ الْأَرْضِ وَ لَکِن یُنزَِّلُ بِقَدَرٍ مَّا یَشَاءُ إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِیرُ بَصِیرٌ/ اگر خدا روزى بندگانش را افزون کند در زمین فساد مى‏کنند؛ ولى به اندازه‏اى که بخواهد روزى مى‏فرستد، زیرا بر بندگان خود آگاه و بیناست.
از جمله آیاتی که در قرآن حکیم به تناسب میان "قدر" و گنجایش بندگان و "بسط و قبض" - گشایش و گرفتن - روزی از جانب خداوند پرداخته شده آیه مذکور از سوره شوری است. در واقع راضی شدن و رضایت دادن به آنچه از سمت خداوند از مائده های آسمانی و زمینی به جانب انسان می آید گامی برای تقرب و افزودن معرفت قلبی است. البته در این باره ممکن است کسی بپرسد اگر بین روزی مقدر و ظرفیت آدمی از جانب خدا تناسبی مقرر شده پس چرا این تناسب درباره برخی از اشخاص مراعات نمی شود و این رزق ها وسیله ای برای سرکشی و طغیان آن ها می شود. در اینجا هم مطابق تصریح قرآن باید به وجود سنت آزمایش و مکر و استدراج اشاره کنیم.


علامه طباطبایی در تفسیر المیزان معتقدند: کلمه" قدر" در این آیه در مقابل کلمه" بسط" است. اولى به معناى تنگ گرفتن رزق و دومى به معناى وسعت دادن به آن است، در جمله سابق هم که مى‏فرمود:" یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ وَ یَقْدِرُ" به همین معنا است. و کلمه" قدر"- به فتح قاف و دال، و هم به سکون دال- به معناى کمیت و حجم هر چیز است، و در جمله مورد بحث که مى‏فرماید:" وَ لکِنْ یُنَزِّلُ بِقَدَرٍ ما یَشاءُ" به این معنا است. مى‏فرماید خداى تعالى هر چه را بخواهد با کمیت و حجم نازل مى‏کند. و به معناى کمیت و حجم معین هم مى‏آید، مانند آیه‏" فَقَدَرْنا فَنِعْمَ الْقادِرُونَ".
اما کلمه"بغى" به معناى ظلم است و کلمه"بعباده" از باب به کار بردن ظاهر در جاى ضمیر است، چون مى‏توانست بفرماید"انه بهم خبیر بصیر" به خاطر اینکه در اول آیه کلمه" عباده" ذکر شده بود. و نکته‏اى که دوباره آن را ذکر کرد و به ضمیر آن اکتفاء نفرمود، این است که خواست به بیان خبیر و بصیر بودنش به حال بندگان اشاره کند، و بفرماید بدین جهت خبیر و بصیر به آنان است که مخلوق او و هیئتشان قائم به او است، و دیگر معقول نیست که محجوب از او بوده و برایش مجهول و ناشناخته باشند، و همچنین کلمه" لعباده" خالى از این اشاره نیست که چرا خداى تعالى، رزق بندگان خود را مى‏دهد، چون بندگان اویند، و رزق بندگان به عهده مولایشان است.


اما معناى آیه شریفه این است که: اگر خداى تعالى رزق همه بندگان خود را وسعت بدهد و همه سیر شوند، شروع مى‏کنند به ظلم کردن در زمین، چون طبیعت مال این است که وقتى زیاد شد طغیان و استکبار مى‏آورد، هم چنان که در جاى دیگر فرموده:"إِنَّ الْإِنْسانَ لَیَطْغى‏ أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى‏/ انسان وقتى بى‏نیاز شود طغیان مى‏کند"
به همین جهت خداى تعالى رزق را به اندازه نازل مى‏کند، و به هر کس به مقدارى معین روزى مى‏دهد، چون او به حال بندگان خود خبیر و بصیر است، مى‏داند که هر یک از بندگانش استحقاق چه مقدار از رزق دارد، و چه مقدار از غنى و فقر مفید به حال او است، همان را به او مى‏دهد.
این مفسر عالیقدر در ادامه با اشاره به این که جمله‏" وَ لکِنْ یُنَزِّلُ بِقَدَرٍ ما یَشاءُ" بیان سنت الهى در روزى دادن بر طبق حال مردم است، مى افزاید: آیه بر این مفهوم دلالت دارد که صلاح حال مردم در اندازه ارزاقشان دخالت دارد، و این با طغیانى که‏ در بعضى ثروتمندان مشاهده مى‏کنیم و مى‏بینیم که روز به روز ثروتمندتر مى‏شوند منافات ندارد، براى اینکه خداى تعالى غیر از آن سنت، سنتى دیگر نیز دارد که بر سنت قبلى حاکم است، و آن عبارت است از سنت آزمایش و امتحان و در این باره فرموده:" إِنَّما أَمْوالُکُمْ وَ أَوْلادُکُمْ فِتْنَةٌ / جز این نیست که اموال و اولاد شما وسیله آزمایش شما است "، همچنین سنت سومى دارد، که آن سنت مکر و استدراج است، که در آن باره مى‏فرماید:"سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لا یَعْلَمُونَ وَ أُمْلِی لَهُمْ إِنَّ کَیْدِی مَتِینٌ / به زودى آنها را به عذاب و هلاکت مى‏افکنیم از جایى که درک آن را نمى‏کنند. روزى چند به آنها مهلت دهیم که همانا مکر و عقاب ما متین است. ".


پس سنت اصلاح، یعنى اندازه‏گیرى رزق، سنتى است ابتدایى که با آن، حال انسانها اصلاح مى‏شود، مگر آنکه خداوند بخواهد انسانى را در بوته امتحان قرار دهد که در آن صورت دیگر به طور موقت از سنت قبلیش چشم مى‏پوشد، و در این باره مى‏فرماید:" وَ لِیَبْتَلِیَ اللَّهُ ما فِی صُدُورِکُمْ وَ لِیُمَحِّصَ ما فِی قُلُوبِکُمْ / تا خدا آنچه در سینه‏ها پنهان دارید بیازماید و آنچه در دلها نهان کرده‏اید آشکار سازد. "
و یا به خاطر کفران نعمت و تغییر آن، سنت قبلى خود را که دادن رزق به مقتضاى صلاح حال او بود تغییر دهد، که در این صورت سنت دیگرى به کار مى‏برد، و آن این است که آن قدر رزقش را وسعت مى‏دهد تا طغیان کند، و در این باره فرموده:" إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ / خدا سنت خود را در باره هیچ قومى تغییر نمى‏دهد مگر آنکه آن قوم روش خود را تغییر دهند.".
ادامه بحث های مربوط به این آیه درباره شباهت رزق مادى با معارف حقه و شرایع آسمانى، از نظر نزول و قسمت‏ است، در این باره نیز علامه طباطبایی تصریح می کنند: همانطور که دادن مال و فرزندان و سائر نعمتهاى مادى و صورى رزق مقسوم است، و هر کسى از آن قسمتى دارد، همچنین معارف حقه و شرایع آسمانى که منشأ همه آنها وحى است نیز رزق مقسوم است. آن نیز از ناحیه خدا نازل مى‏شود، و خداوند به وسیله آن نیز مردم را امتحان مى‏کند، چون همه در عمل به آن معارف و به کار بستن آنها یکسان نیستند، هم چنان که در به کار بستن نعمتهاى صورى یکسان نیستند.


بنا براین، اگر چنانچه معارف الهى و احکام خدایى همگى یک دفعه نازل مى‏شد، با در نظر داشتن اینکه شامل تمامى شؤون حیاتى انسان است، مردم نمى‏توانستند آن را تحمل کنند، و قهرا به آن ایمان نمى‏آورند مگر تک تکى از ایشان، و بدین جهت خداى‏ سبحان آن را به تدریج بر رسول خدا (ص) نازل کرد، تا مردم با پذیرفتن قسمتهاى اول آن آماده شوند براى پذیرفتن قسمتهاى بعدى. و در این باره فرموده:" وَ قُرْآناً فَرَقْناهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلى‏ مُکْثٍ/ و قرآنى که آن را قطعه قطعه کردیم تا به تدریج آن را بر مردم بخوانى "
همچنین این سنت را در معارف عالیه‏اى که در باطن معارف ظاهرى و ساده دین نهفته جارى ساخته است، در باطن اینها قرار داده، چون اگر همه آنها را مانند اینها بى پرده بیان مى‏کرد، عموم مردم طاقت تحملش را نمى‏داشتند و فهم آنان از درکش عاجز مى‏ماند، و بدین جهت آنها را در باطن معارف ساده قرار داد تا افراد انگشت‏شمارى که استعداد درک آنها را دارند، درک کنند. و هر دو سنخ معارف را در قالبى از الفاظ درآورده که هر کس به قدر فهم و ظرفیتش از آن الفاظ استفاده مى‏کند، هم چنان که خداى تعالى این معارف را که در قرآن کریم است به بارانى مثل زده که از آسمان مى‏ریزد، و دلهاى مردم را به زمین‏هاى مختلف مثل زده که هر یک به قدر ظرفیت خود از آن استفاده مى‏کند" أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسالَتْ أَوْدِیَةٌ بِقَدَرِها / خدا از آسمان آبى نازل کرد که در هر روزى به قدر وسعت و ظرفیتش سیل آب جارى شد."
همچنین احکام و تکالیف شرعى را یکسان بر همه مردم تحمیل نکرد، چون اگر مى‏کرد بعضى از مردم تاب تحملش را نمى‏داشتند، و به همین جهت آنها را به مقتضاى ابتلاآتى که هر فردى از افراد دارد تقسیم کرد تا هر کس به تکلیفى که متوجه خود او است عمل کند.
پس روزى دادن از معارف و شرایع هم از هر جهت که فرض شود عینا مانند روزى دادن از مال و اولاد است که بین مردم تقسیم، و بر حسب حال فرد فرد آنان و به مقتضاى صلاح ایشان تقسیم شده است.
پایان پیام/
 

کد خبر 338739

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha