اکبر صحرایی در مورد شیوههای تبلیغاتی مؤثر و کارآمد کتاب به خبرنگار شبستان گفت: در شرایط فعلی که بازار کتاب دچار رکود شده است باید به دنبال مسکنی بود اما متأسفانه برنامهای نداریم و به همین دلیل از مرحله تولید کتاب تا چاپ و خوانش آن دچار مشکل هستیم چون مشکل زیربنایی و ساختاری است.
صحرایی با بیان اینکه کتاب و کتابخوانی در حد یک شعار مطرح است، عنوان کرد: از مسئولان و متولیان فرهنگی گرفته تا رسانه ملی، ناشران و برگزارکنندگان نمایشگاههای کتاب بحث کتاب را جدی نگرفتند و به طور ریشهای و اساسی به رفع مشکلات آن نمیپردازند.
وی تبلیغ را یک چارچوب از نظام ساختاری دانست و افزود: این شرایط بحرانی کتاب نیازمند مسکن است. لااقل باید کتابخوانی را از خانهها شروع کنیم و کتابهای خوبی را به خانوادهها معرفی کنیم اما متأسفانه در جامعه ما ارزش چیپس و پفک، لوازم خانگی و وسایل آرایشی از کتاب بیشتر است و جایی برای تبلیغ کتاب در جامعه نداریم.
این نویسنده با ابراز تأسف از بیتوجهی به صدا و سیما به تبلیغات کتاب اظهار داشت: صدا و سیما و رسانههای ما به اندازه شامپو و پفک برای کتاب ارزش قایل نیستند. در تلویزیون تنها چند کتاب خاص به دلیل سیاسی مطرح و معرفی میشود و سایر کتابها مغفول میمانند به عنوان مثال سال قبل کتابهای فجر به دلایل سیاسی و مالی از سوی سیما مورد حمایت و تبلیغ قرار گرفت.
وی بهترین و تأثیرگذارترین مسکن برای جامعه بیمار کتابخوان را صدا و سیما ذکر کرد و گفت: صدا و سیما باید با تبلیغ و ترویج کتب خوب و نویسندگان آنها در قالب برنامههای ویژه، انیمیشن و فیلم تلاش کند.
صحرایی خاطرنشان کرد: اگر صدا و سیما کتابهای ارزشمند و خوب را معرفی کند، تیراژ کتاب از 2 هزار به 30 هزار میرسد. باید کتب خوب و قابل اعتنا را به مردم معرفی کنیم تا آنها در جریان تولیدات کتاب قرار گیرند و از تازههای نشر باخبر شدند.
این نویسنده معتقد است، میتوان روی کتاب کار هنری انجام داد و از طریق برنامههای متنوع و مختلف و انیمیشن در شبکههای مختلف تلویزیون و رادیو کتاب و نویسندگان را به مردم معرفی کرد.
وی با تأکید بر اسطورهسازی اظهار داشت: ما میآییم میلیاردها تومان صرف فوتبال میکنیم و از فوتبالیستها اسطوره میسازیم و بعد آنها به مردم بیاحترامی میکنند. در سینما هم همینطور است، همینکه بازیگران مشهور میشوند سر از هالیوود درمیآورند. چرا نباید این اسطورهسازی را از ادبیات داشته باشیم؟ از نویسندگان داشته باشیم؟
وی با ابراز تأسف از بیتوجهی نسبت به نویسندگان یادآور شد: وقتی به ناشر میگوییم کتاب ما را تبلیغ کن. میگوید نمیخواهیم اسطورهسازی کنیم. چطور بازیگر و فوتبالیست اسطوره دارند، اشکال ندارد اما کتاب نویسندگان نباید معرفی شود که مبادا اسطوره نشوند.
صحرایی خاطرنشان کرد: متأسفانه نویسندگان خوب و دانشمندان را کسی نمیشناسد. استاد دانشمندی در رشته فیزیک در شیراز که به عنوان دانشمند برتر شناخته شده است به من گفت پسرم در خانه مرا نمیشناسد چون در شیراز کسی سراغ او نمیرود اما اگر برای فلان تیم فوتبال و فلان بازیکن اتفاقی بیفتد همه شیراز باخبر میشوند اما نویسندگان و دانشمندان شیراز را کسی و حتی خود مردم شیراز نمیشناسند.
این نویسنده با بیان اینکه افراد جامعه به خصوص جوانان و نوجوانان باید نویسندگان و دانشمندان و اساتید برجسته را بشناسند، عنوان کرد: متأسفانه ما در الگوسازی به طور عکس عمل میکنیم چرا نباید نویسندگانی همچون رضا امیرخانی، احمد دهقان و مجید قیصری و رهگذر را الگوسازی کنیم.
وی ادامه داد: رهگذر به خاطر کتابهایش معروف نشده است بلکه به خاطر قصههای روز جمعه معروف و شناخته شد، در صورتی که ایشان کتابهای زیاد و خوبی نوشته است. وقتی ایشان را میبینند نمیگویند شما قصهنویس و نویسنده هستید، میگویند شما قصههای روز جمعه را میگفتید و این نشان از کاستی و کمکاری در الگوسازی دارد. مخاطب رادیو و تلویزیون بالاست و به همین دلیل رهگذر را با قصههای جمعه میشناسند. باید نویسندگان خوب و متعهد را مطرح کنیم و تنها به الگوسازی در حوزههای موسیقی و بازیگری و فوتبال اکتفا نکنیم.
صحرایی خاطرنشان کرد: الگوسازی در کنار تشویق ناشران خصوصی و معرفی آثار خوب میتواند در حوزه کتاب تحولآفرین باشد.
پایان پیام/
نظر شما