میهمان خاطره های گمشده در نمایشگاه قرآن

خبرگزاری شبستان؛ بخش گالری سفره های افطاری با 80 خاطره ناب از ناب ترین لحظات میهمان روزه داران در بیست و دومین نمایشگاه بین المللی قرآن کریم است.

به گزارش خبرنگار قرآن و معارف خبرگزاری شبستان؛ بیست و دومین نمایشگاه بین المللی قرآن که این روزها به نیمه های خود رسیده است در دل خود راهرویی دارد که خاطره ها میهمان آنند.
زیر گذر ساختمان موزه دفاع مقدس که این روزها زیباترین یادگاری های سفره های افطار را بر سفره دل خود جای داده باصفا ترین مکان نمایشگاه بین المللی قرآن کریم است. قدم که میزنی صدای پای خود را بر چوب هایی که کف پوش شده اند می شنوی و نسیمی که همیشه هست و نظر کردن به زیباترین صحنه هایی که هیچ جای دیگر دنیا یافت نمی شود. صحنه هایی که گاه اشکی بر گونه هایت می سرایند و گاه لبخندی به شیرینی شوله زردهایی که مادربزرگ داخل کاسه های سفالی فیروزه ای می ریزد، بر لب هایت می آفریند. گاه افکاری که تاریخت را دگرگون می کنند و تو را به دوران کودکی کوچ می دهند و گاه جغرافیای دلت را سر سفره های مردمانی می برد که کیلومترها از تو دور اند ولی نگارشان با تو و دل تو نزدیکی می کند. زیرگذری که همیشه یک راهرو بوده و این روزها به لطف دیوارکوب هایش دیگر گذرگاه نیست و بیشتر به ایستگاه و شاید هم پناهگاه بدل شده است، پناهگاهی که دل ها را مأمن خود کرده است.


قدم که میزنی همه را می بینی که از پیر و جوان، دختر و پسر، ترک و لر و بلوچ و ترکمن و بازاری و معلم و همه و همه جمعشان جمع است. کودکی را می بینی تنهای تنها در اتاقی که آفتاب از پنجره های مشبک رنگی اش مهمان خانه شده، سفره افطار می چیند. خانواده ترکمنی که بر سفره افطارشان فقط صفا هست و روحانی بی آلایش و خاکی تر از آنچه فکرش را بکنی هندوانه قاچ می کند برای افطار.

جانبازی که دست ندارد ولی دلی پر احساس دارد و مشغول ریختن چایی سفره افطار است و نگاه همه را به نظاره دست های نداشته اش دوخته و بچه های کاری که در محل کارشان با لذت می خندند و نون و پنیر و ریحان میهمان سفره دلشان است. و سفره های رنگارنگ و شلوغ دیگری که الحق ویژه این مرز و بوم اند و لاغیر.


زیبایی اینجا به تنهایی میهمان است زمانی که مادربزرگ قرآنش را باز کرده و نجوای یاسین می کند و همه اطرافش آرام گرفته اند تا "الله اکبر" اذان میهمان "الله اکبر"شان کند. زمانی که مردم را بر صف طولانی آش و حلیم می بینی و شادابی که بر چهره همه هست و کودکی که چشم به صفی دوخته که دستانی پر مهر از آن بیرون بیاید. زمانی که سینی های چایی و ظرف های شوله زرد و سفره های طولانی افطاری زیر گنبد فیروزه ای مساجد را می بینی که در خانه خدا میهمانی خدا را به دعوت نشسته اند.

 

زمانی که می بینی آنانی که می آیند و نگاره ها را می بینند هر کدام دنبال گمشده ای است. کسی دنبال بازیگوشی های کودکی اش در تصاویر است و دیگری مادربزرگش را که سالهاست دیگر نیست می یابد. و کوچه های آشتی کنانی که در رمضان حال و هوای ویژه تری داشتند و سفره افطاری طولانی که مادربزرگ در انتهای آن به انتظار فرزندان و نوه ها نشسته است. کسی جعبه زولبیا و بامیه در دستان خسته پدر که تازه به خانه آمده است را می بیند و یاد ایام می کند و دیگری دست های رو به آسمان دم اذان را به خاطر می آورد. هر کس به نوعی در این تصاویر گمشده ای دارد که با آن همزاد پنداری می کند و اینجا هیچکس خود را غریبه نمی یابد.

 


اینجا و میان این سفره های دیواری، عشق تقسیم شده است؛ عشقی که بی منت بر دل هر بیننده ای اثر می گذارد. عشقی که لحظه لحظه اش شکار لحظات است که از میان خانه های ما آفریده شده اند. و دست مریزاد به چشمان تیزبین و دستان هنرمندی که همیشه در پشت دوربین هنر، گمنام ماندند تا ما به این لذت از لحظات برسیم. و دست مریزاد به عکاسانی که خود دیده نشدند تا دیگران را به تصویر بکشند و نمایشگر پاک ترین لحظات باشند.

اینجا دستان کوچکی پیداست که دلی بزرگ را همراه دارند و با لبخندی شادمانه و صداقتی کودکانه که نایاب است در میان بزرگترها، با ذوق و شوق ظرف زولبیا بامیه را برای سفره های افطار می برد و من خوب می دانم خنده کودک رمز راز و نیازها دم افطاری او با خداست.

 


مسئول غرفه سفره های آسمانی آقای محمدصالح حجت الاسلامی از همه می خواهد که در این شب های پر خاطره بیایند و بر سر سفره های خاطره انگیزی بنشینند که نیاز به درنگ دارند، سفره هایی که در میان دیوارهای سرد شهر سنگی به ما گرمی و صفا و صمیمتی که کمیاب است هدیه می دهد. سفره هایی که نباید فراموش شوند.

 


تجدید میثاق های خانوادگی در این راهرو خاطره ها توسط 45 عکاس از گوشه گوشه ایران به تصویر کشده شده اند که حیف است دیدنشان از دست برود. اینجا 80 لحظه خاطره انگیز از ماهی که یگانه محبوب عالم آن را ضیافت الهی خوانده بر سر سفره عاشقانه افطاری جمع شده اند تا با دل تک تک مردم دفتر خاطرات گذشته را تورقی بکنند و دل هر عابر را زنده به پاک ترین احساسات نمایند. اینجا که آمدی باید بتوانی بهترین خاطره را هرچند سخت، انتخاب کنی. اینجا حتی با آنهایی که سنشان افطاری های بیشتری دیده است هم آشناست و برای همه حرف برای گفتن و شنیدن دارد.

 

پایان پیام/

کد خبر 382606

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha